English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1914 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
double pinochle U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
bedpost U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big four U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
half worcester U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
washout U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washouts U باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
pocket split U باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
baby split U وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
worcester U باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
mixer U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixers U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
pockets U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
maples U میلههای بولینگ
lily U ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lilies U ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
do split U ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
setup U وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pin deck U قسمت زیر میلههای بولینگ
spiller U انداختن تمام میلههای بولینگ با
salvoes U شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
salvo U شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
converting U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood U میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
convert U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pinspotter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
fill U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
fills U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pumpkin U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pick a cherry U ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood U چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pinfall U تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
counted U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
spot bowler U بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
split U میلههای باقیمانده
parallel bars U میلههای پارالل
connections U میلههای رابط
grate U میلههای اهنی
grated U میلههای اهنی
rods of corti U میلههای کورتی
seal bars U میلههای اب بندی
four horsemen U جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grates U میلههای اهنی
picket fence U جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
leaving U میلههای جامانده
net posts U میلههای تور
leave U میلههای جامانده
bacillary U بشکل میلههای کوچک
driving bit U هویزه میلههای اسب
grates U پنجره میلههای اهخنی
bacillar U بشکل میلههای کوچک
cross barred U دارای میلههای عرضی
grate U پنجره میلههای اهخنی
seat bars U میلههای تکیه گاه
stanchion U میلههای عمودی ناو
grated U پنجره میلههای اهخنی
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
hand U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
end U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
grid U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grids U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
nothing remains to be told U چیزی برای گفتن باقی نمیماند
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
permanently U انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
sashes U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sash U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
big ball U ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
light hit U ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
spans U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
span U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanned U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
chart U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
white flag U پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
nothing to the right U دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
wickets U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
goofy foot U موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
bridges U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Recent search history Forum search
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com